
تراژدی محیط زیست در ایران (1)
12 آوریل 2015 یکش
در ایران نیز مدل و منطق اقتصاد رانتی و گرایش به تبهکاری و سودپرستی آن مانع احترام به زندگی و زیستبوم است...
هیرش کارزان
کاپیتالیسم حریص، زندگی و محیط زیست را میبلعد
انسان در قرن 21 در محاصرهی مشکلات بدون مرز قرار گرفته است و روشها و رویکردهای امنیت ملی در کشورها قادر به ارایهی راهحل اساسی برای آنها نیستند. فقر گستردهی میلیاردها انسان, ناامنی غذایی, بیماریهای مسری, بلایای طبیعی و تغییرات آب و هوایی از جمله این مشکلات هستند. این چالشها موجب جابهجایی گستردهی جمعیتها, میلیونها آوارهی بالقوه و ناشی از تغییرات آب و هوا میشوند که از این مصایب و بلاها میگریزند. چنین جابهجاییهایی به نوبهی خود موجب یأس و سرخوردگی، قانونشکنی، جرم و جنایت و درگیریها میشوند.
بنابراین امنیت محیط زیست بهعنوان عنصر اساسی در امنیت انسانی بوده و تخریب طبیعت, چالش واقعی انسان در دهههای آینده است. در سالهای اخیر، خطر ملموس و آشکار ناشی از گرمشدن کرهی زمین احساس میشود. در واقع, تغییرات آب و هوایی ناشی از افزایش گازهای گلخانهیی مهمترین خطر برای امنیت انسانی در تاریخ 150 هزارسالهی بشر روی زمین است. بنابراین ما نیاز به پیداکردن راهی برای توقف گرمشدن سیارهی خود داریم البته با ذهنیتسازی و رشد اقتصادی اکولوژیک. ما باید راهی برای مشخصکردن تهدیدهای واقعی آینده نسبت به امنیت انسانی (بهویژه تهدیدهایی که محیطزیست را به خطر میاندازد) پیدا کنیم. همچنین ما باید بزرگترین چالش دستهجمعی خود را به فرصت برای ساختن آیندهیی قابل دوام و قابل ادامه تبدیل کنیم. قرن 21 قرنی است که ممکن است محیط زیست ما را بسازد یا ویران کند و ما باید از آن برای حفظ محیطزیست بهره بگیریم.
میدانیم که اقتصاد معنادار و تاثیرگذار است و هر اقتصادی در خدمت نیازهای عمیق انسانی قرار ندارد. در جهان کنونی محیط زیست، بخاطر تولید مولدگرا و لیبرالیسم ناهنجار، زیانهای بسیار دیده است و جهان ما زیر فشار تولید صنعتی و اقتصاد فسیلی نفتی در وضعیت خطرناکی قرار گرفته است. گرمایش زمین بالا میرود و زمین هرچه بیشتر تنگی نفس گرفته و پر التهاب میگردد. ما درد مشترکی داریم که همان درد زمین است. ولی در هر نقطهیی از جهان بهرغم وضع اقلیمی کلان، عوامل مشخصی عمل میکند. محیط زیست ایران نیز در روند تخریب پر شتاب است. در محیط زیست ایران، عاملهای آلودهکنندهی نگرانکنندهیی وجود دارند که بحرانهای زیادی را بهوجود آوردهاند: آلودگی شدید نفتی، شیمیایی، میکروبی آبهای ساحلی، آلودهشدن آبها بهوسیله فاضلابهای صنعتی و شهری، سدسازی و استفادهی بیرویه از سفرههای آب زیرزمینی، آلودگی هوا در اثر توزیع نامساوی صنایع بزرگ و کوچک و اختصاص بیشتر آنها به شهرهای بزرگ و افزایش آلودگی هوا در آن شهرها و...، از عوامل آلودهکنندهی محیط زیست هستند.
نگرشی گذرا بر وضعیت محیطزیست جهان در دو دهه گذشته نشان میدهد که نه فقط اثرات مخرب انسانی بر محیطزیست کاهش نیافته بلکه مسایل حاد و بغرنج جدید مانند آلودگی شدید جو، کاهش تنوعزیستی، پارگی لایه اوزن، پدیدهی گلخانهیی و گرمشدن کرهی زمین، افزایش سطح آب اقیانوسها، تغییرات شدید اقلیمی اثرات مختلف و متعدد بروز نموده است و در ایران نیز همانند سایر ملل، توسعهی شهرنشینی و تبدیل تدریجی مناطق روستایی و جوامع کشاورزی به مناطق شهری و صنعتی، موجب تغییر روابط مناسب انسانی با محیطزیست اطراف خود گردیده است. چرا که همانگونه الگوی اقتصادهای جهان به زندگی انسانی و پاکیزگی محیط زیست توجه ندارد، در ایران نیز مدل و منطق اقتصاد رانتی و گرایش به تبهکاری و سودپرستی آن مانع احترام به زندگی و زیستبوم است.
تراژدی محیط زیست در ایران
با آنکه ایران با توجه به اعتقادات عمیق زرتشت و ساکنان زاگرس از نظر حفاظت از منابع طبیعی و محیط زیست یک قدمت تاریخی چند هزارساله دارد, امروزه جزو ده کشور اول جهان قرار دارد که محیط زیست را آلوده میکند, حال آنکه جزو ده کشور پرجمعیت و اقتصاد به اصطلاح توسعهیافتهی جهان هم نیست.
بحران آب در ایران یک واقعیت دلخراش است، ولی متاسفانه نه مسوولان کشوری و نه اپوزیسیون داخل و خارج، هیچ حساسیتی از خود بروز نمیدهند. شهروندان آب را هدر میدهند، راندمان استفادهی آب در بخش کشاورزی فقط ۳۰ درصد است، تولید کشاورزی غیرمفید و هدردهندهی آب و سرمایه گسترده است، میزان ۸۰ درصد آب رودخانههای کشور آلوده است، تعداد زیادی از دریاچه و رودها خشک شدهاند، سدهای مضر منابع آبی طبیعی را تخریب کرده و آبها را در معرض تبخیر قرار میدهند. بهرغم این همه ویرانگری هیچ برنامه اساسی برای تغییر این وضعیت وجود ندارد. همچنین برنامههای ساختمانسازی غیر اکولوژیکی، عدم جدیت در سرمایهگذاری برای طرحهای فاضلاب شهری و شهرسازی بیرویه و استخراج آبهای زیرزمینی با قدرت تمام ادامه دارد. ماشین تولید و اقتصاد پرهرج و مرج و طبیعتخوار به تخریب خود ادامه میدهد. پولها و سرمایهها بهسوی سدسازیهای زیانآور و جادهکشی خانمانسوز در مناطق جنگلی و مرغزارها ادامه دارد. سرمایهگذاری برای کانالکشی فاضلابها در سراسر ایران لنگ است. بهطور دایم تمامی مواد سمی فاضلابها وارد آبها و زنجیرهی غذایی و زمین میگردد. محیط زیست و زندگی انسانها پیوسته با آسیب و خطر روبهرو است. ایران در یک دورهی جهنمی سختی قرار دارد و ساکنان آن در آیندهیی نزدیک با زندگی دشوارتری درگیر خواهند بود. زیرا بحران سفرههای زیرزمینی آب بهشدت خود را در زندگی روزمره نشان خواهد داد.
در کل, الگوی اقتصادی و مدیریتی در کشاورزی و صنعت و نیز شهرسازی ناهنجار و بالاخره مناسبات سیاسی آلوده به فساد حکومتی منشا تخریب محیط زیستی ایران است. رتبه مدیریت زیست محیطی کشور در میان ۱۳۳ کشور ردیف ۱۳۰ میباشد. ما با تراژدی محیط زیست مواجه هستیم و در ضمن دستخوش بیهوشی. آنچه که در ایران روی داده است اتفاقی نیست, بلکه این روند تخریب، ناشی از انتخابهای اقتصادی مسوولان و بازیگران این عرصه است. کسب امتیازهای رانتخوارانه و بهچنگآوردن سود حریصانهی اقلیتی در جامعه و بیتوجهی کامل نسبت به زندگی زیستمحیطی و منافع حیاتی و سلامتی بخش بزرگ اعضای اجتماع، نتیجهی شوم خود را در ویرانگری زیستمحیطی نشان میدهد. ایران در الگوی تولیدی مولدگرا و اقتصاد سرمایهداری دولتی اسلامی قرار داشته و تمام سیاستهای اقتصادی یا تابع منافع طبقهی حریص در قدرت بوده یا تابع اقتصاد پر هرج مرج و بیبرنامهی بخش خصوصی میباشد. الگوی اقتصادی ایران در تضاد با توسعه پایدار بوده و از سیاست حاکمیت و مدیریت بروکراتیک موجود جدا نیست. این الگو در منطق روزمره خود برای انباشت و سودجویی افراطی خود, هرچه را که "مانعتراشی" کند و بلافاصله به پول تبدیل نشود، حذف میکند. در این مدل تولیدی، زندگی انسانی و زیستبوم مناسب حیات وحش و پرندگان و انسانها بهراحتی قربانی میشوند.
معضل آلودگی هوا و ریزگردها در رتبهی اول و دوم
رتبهبندی معضلات محیط زیست یکی به لحاظ فوریبودن و دیگری به لحاظ اثربخشی مستقیم روی انسانهاست؛ یعنی عوارض و آثاری که مستقیم روی زندگی افراد و کیفیت زندگی آنها، طول عمر و سلامتشان خود را نشان میدهد. بر این اساس, مهمترین معضل که در رتبه اول و دوم قرار دارد آلودگی هوا و ریزگردهاست. آلودگی هوا هم دو جنبه دارد؛ یکی آلودگی ناشی از فعالیتهای خودروها و منابع ساکن مثل نیروگاهها و صنایع که شهرهای بزرگ را دربر میگیرد و دیگری هم گرد و غبار است که ایران این موضوع ریزگردها را به صورت جدی تجربه کرده و تا ۲۳ استان را تحت تاثیر قرار داده است.
در شهرهای بزرگ آلودگی هوا بر حدود ۳۵ تا ۴۰ میلیون نفر تاثیر میگذارد. گرد و غبار هم همینطور است و جمعیت بسیار زیادی از ساکنان ایران به خصوص در استانهای جنوبی و غربی را تحت تاثیر قرار میدهد. یکی از مهمترین چالشهای محیط زیستی اخیر در سالهای اخیر، آلودگی هوا بوده است. موضوعی که نه تنها در تهران شدت گرفت، بلکه پایش به شهرهای بزرگ و صنعتی مانند مشهد، اصفهان و اراک هم باز شد. طبق آخرین آمار, سالانه 44 هزار نفر در تهران بر اثر آلودگی هوا جان خود را از دست میدهند. یکی از مسوولان دولت در این مورد نیز اعلام کرد که خسارت آلودگی هوا در تهران کمتر از زلزلهی هفت ریشتری نیست. طبق استانداردهای جهانی، آلودگی هوا در هر شهر فقط یک بار در سال میتواند از حد مجاز فراتر رود، با این حال ساکنان شهرهای بزرگ در ایران، روزهای زیادی از سال را به خانهنشینی دعوت شدند. بهعنوان مثال, شهرهای سنندج و کرماشان در سال 256 روز با آلودگی شدید هوا مواجه بودهاند. با این که سال به سال و مخصوصا با شروع فصل سرما، آلودگی هوا شدت میگرفت و پزشکان و متخصصان نسبت به عوارض زندگی در چنین فضایی هشدار میدادند و مردم منتظر اقدام اساسی از طرف مسوولان برای حل یا کاهش این بحران بودند، تنها کاری که انجام شد ارایهی طرحهای بیثمری بود مانند آبپاشی بر فراز شهر، تعطیلی چندروزه مدارس و ادارهها، طرح زوج یا فردکردن خودروها و...
ادامه دارد...